اعمال تغییر (بخش دوم)
اعمال تغییر، همانطور که بیان گردید دارای ۷ گام متفاوت است. یکی از این گامها انتخاب تیم کارآمد جهت اعمال تغییر درسازمان است. این مطلب در خصوص مدیریت تیم به بحث میپردازد.
اعمال تغییر
یک تیم کوچک که تمام مساعی خود را صرف مدیریت تغییر نماید، میتواند تأثیر عمدهای روی سازمان باقی گذارد، تأثیری که هیچ تناسبی با اندازه تیم ندارد.
بنابراین در این مرحله انتخاب افراد مناسب از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است .
نقشها
برای یک مدیریت تغییر موفق، نقشهای چندی اهمیت پیدا میکند.
افراد مناسبی را انتخاب کنید و
گرنه پروژه محکوم به شکست خواهد بود.
تعداد افراد، به اندازه و مدت پروژه بستگی دارد.
- یک مدیر ارشد اجرایی باید بطور علنی از پروژه حمایت کند.
- یک مقام ارشد باید مسئولیت روزانه بپذیرد.
- یک مدیر پروژه تمام وقت، با تجربه قبلی مدیریت تغییر باید انجام پروژه را عهدهدار گردد ( نقشی است که غالباً توسط مشاوران خارجی ایفا میگردد).
- افراد دیگری با دانش سازمانی و تجربه برنامههای تغییر را نیز در فهرست خود قرار دهید.
- تعداد کافی کارکنان لایههای مختلف سازمان به عنوان سفیران تغییر، که به اشاعه کلام کمک کنند.
- مشاوران خارجی به واسطه عدم وابستگی میتوانند به عنوان یک کاتالیست مفید عمل کنند.
برای اطمینان از صلاحیت افراد تیم مزبور آنها را با روشهای موجود (ODR , Myers-Briggs) بیازمایید.
این کار باعث میگردد تا شما از آمیختگی مناسب مهارتها اطمینان حاصل کنید.
توسعه تیم
یک پروژه به یک تیم پروژه نیاز دارد. این تیم مساعی خود را بر یک هدف اصلی یا بنیادی متمرکز میکند تا بتواند تغییر را هدایت نماید.
برای موفقیت لازم است تا تیم، آمیختهای از مهارت و تجربه را بصورت توأم با دانش و اطلاعات در مورد سازمان داشته باشد.
بنابراین اعضای تیم باید از نقاط مختلف سازمان انتخاب شده و چند وظیفهای باشند.
این کار به معنای آنست که کارکنان را به صورت موقت از نقش فعلی خارج نموده و آنها را در ساختار متفاوتی جای دهیم.
در این ساختارها احتمالاً باید به صورت موقت به پستهای بعضاً نامربوط مختلفی گزارش داد.
از آنجایی که وظیفه اعضا تیم، مدیریت مسائل و مشکلات و نه انجام وظایف معمول است، این افراد باید نوآور باشند.
فرایند توسعه تیم
معمولا اعضای تیم نمیتوانند از روز اول با هم به خوبی کار کنند و مجبورند تا برای شناخت یکدیگر و مفاهمه در کار، مراحل توسعه را پشت سر بگذارند و تنها در آن هنگام است که میتوانند از کارشان نتیجه بگیرند.
هرچه تیمها زودتر شکل بگیرند، زودتر میتوانند به بهرهوری در عملکرد دست یابند .
مراحل ۴ گانهای که تیم آن را پشت سر میگذارد به ترتیب:
شکلگیری
در این مرحله گروه هنوز مجموعهای از افراد جدا از همدیگر است. هر کس بدنبال آن است که خود را به گروه اثبات کند.
درگیری
همزمان با آشنایی افراد با یکدیگر دورهای از درگیریها و تعارضات آغاز میگردد.
غرور افراد جریحهدار میشود و یک سری فعل و انفعالات پویا برقرار میگردد که لازم است به دقت با آن برخورد شود تا آثار سازنده آن بروز و آثار مخرب آن حذف گردد.
هنجارسازی
اکنون پس از درگیریها و تعارضات مرحله قبل هنجارها و شیوههای فردی انجام وظیفه تثبییت و برقرار میگردد.
عمل
رسیدن به این مرحله بدون پشت سر گذاشتن کامل مراحل قبل امکان پذیر نیست.
اگر چه ممکن است افراد به خوبی تشریک مساعی نمایند ولی تا پیش از این مرحله کار گروهی اثربخش بسیار اندکی انجام میگیرد.
مطالب فوق برگرفته از کتاب مدیریت تغییر نوشته نیل راسل-جونز ترجمه رضا مومن خانی است، برای خرید کتاب میتوانید به فروشگاه الست مراجعه کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.