مدیریت منابع انسانی یا مدیریت سرمایه های انسانی


از سال ۱۳۸۲ که اولین همایش ملی مدیریت منابع انسانی در ایران برگزار شد همواره این سوال در همایش های ملی- و سپس در همایش های مدیریت منابع انسانی در صنعت الف و ب و ج و . . .- مطرح بود که از بین عبارات مدیریت منابع انسانی یا مدیریت سرمایه های انسانی کدام اسم مناسب است.

در سال های اول سوال این بود که “امور اداری” نام درست است یا “مدیریت منابع انسانی”؟

این، محیطِ بر آن است یا آن محیطِ بر این؟

اصلا این باید در آن باشد یا این که این نام- امور اداری- مایه ننگ است و باید از روی این واحد سازمانی برداشته شود؟

سخنرانان متعددی نیز در همایش های بزرگ پشت تریبیون می رفتند و در خصوص این که شان و منزلت نام “مدیریت منابع انسانی” تا چه اندازه بزرگ است و سازمان هایی که از عبارت “امور اداری” استفاده می کنند تا چه اندازه موضوع را نفهمیده اند و با این “نام گذاری” چه اندازه قدر و شان سازمان را پایین آورده اند و اگر در وب سایت سازمانتان هنوز عبارت “امور اداری” وجود داشته باشد و دیده شود در نگاه ذینفعان تا چه اندازه سازمان خود را کوچک کرده اید و خلاصه چقدر قبیح است و . . . داد سخن می دادند.

یکی از اساتید شناخته شده این حوزه در یک همایش تعریف می کرد که چطور وقتی از ایشان برای خدمات مشاوره در این حوزه به سازمانی دعوت شده بود، تا وقتی کارفرما را وادار نکرده بود که تابلوی “امور اداری” را به “مدیریت منابع انسانی” تغییر دهد، پایش را داخل واحد نگذاشته بود و . . ..

بعدها که رفته رفته عبارت مدیریت منابع انسانی بر سر زبان ها افتاد، یک بنده خدای دیگری در آن سوی دنیا در یک مقاله نوشت که نیروی انسانی از جنس”منبع” نیست و سازمان ها باید به چشم “سرمایه” به نیروی انسانی خود نگاه کنند.

البته این بنده خدا یک نفر بود و نظر خودش را گفته بود و شاید بقیه هم خیلی با ایشان موافق نبودند ولی حالا برای گردهمایی و همایش “اسم” و خوراک جدیدی در اختیار داشتیم.

دوباره داستان شروع شد و برخی سخنرانان در پنل های کارشناسی (!) داد سخن دادند و گفتند سازمان هایی که هنوز به نیروی انسانی خود به چشم منبع نگاه می کنند تا چه اندازه واپس گرا هستند و این که بنیانگذار شرکت مایکروسافت که آقای بیل گیتس باشد هم به چشم سرمایه به نیروی انسانی خود نگاه می کند و ایشان در جایی-یا جاهایی- گفته است که “سرمایه های من شب ها با پاهایشان به خانه می روند و صبح سر کار بر می گردند” و اگر ایشان این را گفته، ما چرا هنوز از کلمه منبع استفاده می کنیم و چون ایشان- که عقلشان خیلی بیشتر از ما می رسد- این کار را کرده، ما هم باید از فردا اسم این واحد را از مدیریت منابع انسانی به مدیریت سرمایه های انسانی تغییر بدهیم  . .  ..

به هر حال در همایش های مختلف، بعضی در حمایت از آن بنده خدا و برخی در حمایت از بنده خداهای قبلی بالای منبر می رفتند و برای چند صد نفر از متولیان نیروی انسانی سازمان های بزرگ و کوچک کشور در مورد این که بالاخره مدیریت منابع انسانی یا مدیریت سرمایه های انسانی یا . . . و این که کدام اسم بهتر است صحبت می کردند.


ولی از آن طرف بازار برایتان بگویم:

باری در یکی از سازمان های معظم ایرانی که اتفاقا در تغییر نام واحد مربوطه به “واحد سرمایه های انسانی” جزو سازمان های پیش رو به حساب می آید، به تدریس مهارت مدیریت زمان از سبد مهارت های نرم خودم مشغول بودم که تلفن همراه یکی از شرکت کنندگان علاقمند زنگ زد و ایشان از کلاس بیرون رفت تا پاسخ بگوید.

پس از چند دقیقه با عذرخواهی در حالی که سر خود رابه نشانه تاسف تکان می داد برگشت و سر جای خود نشست.

در زمان استراحت بین کلاس نزد من آمد و دوباره عذرخواهی کرد و گفت:

“آقای مومن خانی می بخشید که وسط کلاس شما بیرون رفتم. آخر مدیرم با من تماس گرفته بود. “

گفتم: “خواهش می کنم. به هر حال گاهی پیش می آید. حتما کار مهمی بوده است. اشکالی ندارد. میفهمم”.

در پاسخ گفت: “اتفاقا اصلا مهم نبود.

مدیرم در مسیر آمدن به محل کار با من- ایشان در سمت کارشناس ارشد بودند- تماس گرفته بود.

پشت تلفن به من گفت که “فلانی، دیدم امروز کار خاصی نداریم. گفتم به تو زنگ بزنم و با هم فکر کنیم که امروز چه کاری انجام بدهیم”.

من هم برای او توضیح دادم که: “ولی آقای . . .، من الان در یک دوره آموزشی مدیریت زمان هستم”.

ایشان هم در جواب به من گفت: “پس وقت خوبیه که با هم در این مورد صحبت کنیم !”

راستش شنیدن این داستان از آن سازمان برایم خیلی عجیب بود.

بیشتر از این بابت که این سازمان نامدار چند سال پیش اقدامات اصلاحی را انجام داده و اسم واحد مدیریت منابع انسانی را به “مدیریت سرمایه های انسانی” تغییر داده بود.


بار دیگر، در یک شرکت فعال در حوزه فناوری اطلاعات به تدریس موضوع مدیریت استرس مشغول بودم.

این کارگاه آموزشی برای کارکنان مرکز تماس آن سازمان برگزار می شد.

کارکنان این بخش در طبقه (۳-) در طبقه زیرین پارکینگ اتوموبیل ها مشغول به کار هستند.

آن ها در یک فضای بسته، غیر استاندارد و کوچک فاقد پنجره و سیستم تهویه در فاصله های اندک از یکدیگر نشسته و به مشتریانی که از عملکرد سایر واحدهای سازمانی عصبانی هستند خدمت رسانی کرده و از آن ها مراقبت و دلجویی می کنند.

جالب است بدانید که علی رغم  درخواست های مکرر در طول چند سال، به تازگی برای این واحد سیستم خنک کننده تهیه شده و در چند سال گذشته برای خنک کردن محیط و ایجاد جریان هوا در این مکان بسته غیر استاندارد، تنها از چند پنکه استفاده می شده است!

ساعات کار خارج از عرف و طولانی، کار اجباری در روزهای پنجشنبه و جمعه، و عدم امکان استفاده از مرخصی استحقاقی از دیگر ویژگی های این واحد سازمانی در شرکت مزبور است.

بعلاوه در زمان شیوع بیماری کووید ۱۹ (ویروس کرونا) و محدودیت های توصیه شده توسط مرجع بهداشت و مراجع اجرایی و قضایی، این افراد از امکان دور کاری و مرخصی بی بهره بوده و می بایست طبق روال- پیش از شیوع بیماری- به فعالیت خود در همان مکان بسته ادامه بدهند.

در طول دوره از درد دل های شرکت کنندگان متوجه شدم که بخش بزرگی از استرس کارکنان به بی توجهی و رفتارهای بی ملاحظه مدیر واحد بر می گردد و با این که فشار زیادی روی کارکنان این واحد سازمانی وجود دارد، سازمان کوچکترین توجهی به آن ها نمی کند.

وقتی یکی از کارکنان به طور ناشناس به اداره کار مراجعه و از شرایط کار این سازمان شکایت کرد، شرکت به جای اصلاح شرایط کار، از طریق کانال های ارتباطیشان فرد مورد نظر را شناسایی و او را اخراج کردند!

(البته از حق نگذریم که این موضوع به تیم مدیریت منابع انسانی جدید مربوط نمی شود. این گروه رویکرد متفاوتی دارد و در صدد اصلاح امور برآمده است)

جالب اینجاست که نام واحد مدیریت منابع انسانی در این شرکت هم قبلا به “مدیریت سرمایه های انسانی” تغییر کرده بود!

من که با بیش از دو دهه مشارکت فعال در حوزه مدیریت منابع انسانی هنوز متوجه نمی شوم که چرا علی رغم این همه سخنرانی و روشنگری و چند مرحله تغییر نام، هنوز تغییر جدی در اوضاع و احوال بسیاری از سازمان هایمان رخ نداده است!!!!!

راستی دست بر قضا همین دیروز دعوت نامه دیگری برای شرکت در “چندمین همایش مدیریت منابع انسانی در صنعت (ج)” به دستم رسید.

این بار عنوان کل همایش با قدری تغییر همان بود:

بالاخره مدیریت منابع انسانی یا مدیریت سرمایه های انسانی یا . . .

خدای را شکر که تلاش ها همچنان ادامه دارد . . .

رضا مومن خانی

سال ۱۴۰۰