مدیریت استرس – تفاوت لذت و خوشبختی


در مقاله “مدیریت استرس – تفاوت لذت و خوشبختی” به یکی از بزرگترین بحران های دنیای امروز اشاره شده است.

این مقاله که در واقع برگردان فارسی یک مصاحبه تلویزیونی با یک دانشمند علوم مغز و اعصاب است به زیبایی و با توضیحات علمی به سر منشا نارضایتی موجود در دنیای امروز اشاره می کند که همان درک تفاوت لذت و خوشختی برای مدیریت استرس ماست.

هر چند که قرن ها پیش بزرگان ما چون مولوی و حافظ و عطار و فردوسی و . . .  از مجرای عرفان و چه بسا بسیار زیباتر به آن پرداخته بودند ولی گاه بررسی یک موضوع از مجرای دیگر – در اینجا علم – به درک بهتر آن کمک می کند.

و موضوع این است که بشر همواره به دنبال چیز اشتباه در جای اشتباه می گردد !

این حیران و سرگشتگی یکی از بزرگترین دلایل استرس و سرخوردگی های دنیای امروز است.

به همین دلیل در مقاله “مدیریت استرس – تفاوت لذت و خوشبختی” در واقع بدنبال تعریف درست مسئله هستیم.

تفاوت لذت و خوشبختی

ویدیوی درک تفاوت لذت و خوشبختی برای مدیریت استرس

و اما برگردان متن مصاحبه به فارسی

ما دچار یک بحران فرهنگی هستیم که از تفسیر اشتباه دو احساس از مهمترین احساسات مثبت ما ناشی شده است.

لذت بردن و خوشبختی.

 اکثر مردم گمان می کنند که این دو احساس دقیقا یکسان اند، در حالی که کاملا با هم تفاوت هستند.

خیلی ها گمان می کنند این ها یکی هستند.

ولی من اینجا هستم که به شما بگویم آن ها کاملا متفاوتند.

در اینترنت هم ممکن است معانی چندان متفاوتی برای آن ها پیدا نکنید

ولی چه تفاوت هایی بین دو احساس لذت و خوشبختی وجود دارد

به گمان من هفت تفاوت عمده بین این دو وجود دارد.

  1. لذت کوتاه مدت و گذراست در حالی که خوشبختی بلند مدت است
  2. لذت مادی است ولی خوشبختی معنوی است
  3. لذت در “گرفتن” است در حالی که خوشبختی در “بخشیدن”
  4. لذت را می توان با مادیات به دست آورد ولی خوشبختی را نه
  5. لذت را به تنهایی تجربه می کنیم ولی خوشبختی را در میان جمع
  6. لذت افراطی منجر به اعتیاد می شود و این می تواند اعتیاد به مواد یا رفتار باشد در صورتی که چیزی به نام اعتیاد به خوشبختی وجود ندارد
  7. و آخرین و مهمترین تفاوت این است که لذت با “دوپامین” ایجاد می شود در حالی که خوشبختی با “سرتونین”.

این ها دو ماده شیمیایی و ناقل عصبی هستند که مغز آن ها را تولید می کند و برای ارتباط بین یک نورون سلول عصبی با نورون دیگر مورد استفاده قرار می دهد.

ولی تمام این ها به ما چه ربطی دارد و چرا باید به آن ها اهمیت بدهیم؟

دوپامین منجر به تحریک نورون بعدی می شود و نورون ها مکرر و زیاد تحریک شوند می میرند.

بنابراین نورون ها یک مکانیزم دفاعی برای مقابله با آن ایجاد کرده اند.

کاری که این مکانیزم دفاعی انجام می دهد این است که تعداد گیرنده های عصبی تحریک پذیر را در اقدامی برای کم کردن از میزان این خسارات کاهش می دهد.

ما به این کار مغز “تنظیم کمینه” می گوییم و موارد شیمیایی زیادی در بدن ما این کار را انجام می دهند.

حالا بیایید کارکرد آن را مثلا در هنگام استفاده از مواد مخدر (یا رفتارهای “لذت” آفرین) بررسی کنیم:

وقتی که شما موارد مخدر مصرف می کنید (یا رفتارهای صرفا “لذت آفرین”  انجام می دهید)، مغز برای جلوگیری از آسیب، تعداد گیرنده ها را کاهش می دهد.

بنابراین برای این که در نوبت بعدی به میزان تحریک قبلی برسید باید مواد مخدر (یا رفتارهای “لذت آفرین”) بیشتری مصرف کنید چون حالا تعداد گیرنده های کمتری برای انتقال وجود دارد.

و این ادامه پیدا می کند تا به جایی می رسد که شما هر چه مصرف می کنید “احساس لذت” به شما دست نمی دهد.

به این وضعیت “مقاومت (دارویی)” گفته می شود و وقتی که نورون های عصبی شروع به مرگ می کنند به آن “اعتیاد” می گویند.

ولی در مقابل، “سرتونین” بازدارنده و مهار کننده است نه “تحریک کننده”.

سرتونین برای ایجاد احساس خرسندی و ذن، پذیرنده عصبی خود را مهار می کند.

بنابراین نمی توانید با سرتونین “بیش مصرفی Overdose” کنید.

وقتی می گوییم سرتونین گیرنده عصبی خود را “مهار می کند” منظورمان این است که آن به گیرنده عصبی می چسبد ولی فراتر از توان گیرنده فرآیند را تحریک نمی کند.

کاری که سرتونین می کند به طور ساده این است که این ماده به جای تحریک نورون ها سرعتشان را کاهش می دهد.

به این ترتیب در نهایت فرآیند خرسندی و یکی بودن با عالم هستی تجربه می شود که ما به آن “خوشبختی” می گوییم.

ولی تنها یک چیز وجود دارد که میزان ترشح سرتونین را “تنظیم کمینه” می کند و آن “دوپامین” است.

نتیجه گیری:

با این توضیح:

هر چه بیشتر به دنبال “لذت” باشید، کمتر احساس “خوشبختی” خواهید کرد

لاس وگاس، خیابان مدیسون، وال استریت، سیلیکون ولی (دره)  و واشنگتن دی سی همه و همه به روشی خاص و هماهنگ معانی عبارات “لذت” و “خوشبختی” را در هم آمیخته و از آن سو استفاده کرده و این خیال باطل را برای شما به وجود آورده اند که شما می توانید خوشبختی را “بخرید”.

 تا آشغال هایشان را به شما بفروشند.

همه اقتصاد آمریکا همین است و بر پایه گسترش بساط عیاشی استوار است.

بساط و موادی که “لذت” را به جای “خوشبختی” تشویق می کند.

و در این فرآیند ما به خواسته آن ها و به عمد “ناراضی تر” شده ایم.

مشکلی که سر راه حل مسئله وجود دارد این است:

تا وقتی که خود مشکل را به درستی شناسایی نکرده باشید نمی توانید آن را برطرف کنید


اگر مقاله “مدیریت استرس- تفاوت لذت و خشبختی” را مفید ارزیابی کرده اید بسیار خوشحال خواهیم شد چنانچه با کلیک روی دکمه شبکه احتماعی مورد نظرتان به انتشار آن کمک کنید.

و صد البته چنانچه نظرات ارزشمنتان را در قسمت “دیدگاه” در زیر صفحه برایمان ارسال کنید

خبر خوب

خوشبختانه در سبد مهارت‌های نرم آقای رضا مومن خانی و مدرسه مدیریت اَلَست، کارگاه آموزشی بسیار متفاوت و موثری برای یادگیری مهارت مدیریت استرس به هر دو صورت حضوری و مجازی تدارک دیده شده است.

رزومه آقای مومن خانی را با کلیک روی دکمه زیر در  اختیار خواهید داشت:

به علاوه، امکان برگزاری این کارگاه آموزشی به صورت سفارشی و اختصاصی در محل مورد نظر شرکت‌ها نیز کاملا وجود دارد.

رضا مومن خانی

مدیر عامل 

مدرسه مدیریت اَلَست

۰ پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *